خشونت علیه کودکان

خشونت علیه کودکان

در آمریکا، انجمن مبارزه با کودک آزاری درسال ۱۸۷۴ تشکیل شد. دردهه ۱۹۴۰ دراین کشور گزارش های درمانی، بدون توضیح علت آسیب دیدگی فرضیات جدیدی را درمورد سوء رفتار با کودکان مطرح کردند.

در فرانسه نیز حدود ۱۰۰سال پیش «تاردیو» متخصص پزشکی قانونی فرانسه سندرم کودک آزاری جسمی به خصوص آزار جسمی علیه کودکان ناتوان را گزارش کرد. درسال های ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۲ نیز «کافی» رادیولوژیست، گزارشی در مورد شگستگی های متعدد استخوانی ناشی از کودک آزاری جسمی را منتشر کرد.

درسال ۱۹۶۲ «کمپ» به اتفاق همکارانش کودکانی را که توسط مراقب یشان مورد ضرب و شیشم قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرارداد و از واژه «کودک مضرب» درباره آن ها استفاده کرد.

در دو دهه اخیر همزمان با توجه بیشتر به مسائل کودکان، کودک آزاری نیز بیشتر مورد نظر قرار گرفته، چنانکه «لانکستر» رایج است. «گرانت» اظهار داشته در قرن بیستم که قرن کودک لقب گرفته، کشتارهای خاموش به وقوع می پیوندد و بسیاری از اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر زیر پا گذارنده می شود.

به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا سالیانه ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ کودک توسط والیدنشان کشته می شوند (روتر و تایلور ، ۲۰۰۳) سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۵ اعلام کرده است که ۴۰ میلیون کودک قربانی سوئ رفتار شده اند. یونیسف نیز در همان سال ، طی گزارشی از کشته شدن ۳۵۰۰ کودک  در اثر خشونت فیزیکی و غفلت خبر داده است.

 

کودک آزاری چیست؟

هرگونه آسیب جسمی یا روانی، سوئ استفاده جنسی یا بهره کشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی افراد زیر ۱۸سال توسط دیگر افراد و به صورتی که غیرتصادفی نباشد ، کودک آزاری تلقی میشود . اگر چه این تعریف تلاش کرده تا همه وجوه و ابعاد آزار کودکان را توضیح دهد، اما درهر حال بسیاری از مفاهیم مندرج در آن ممکن است میان صاحب نظران اختلاف برانگیز باشد. در واقع با توجه به اهداف و کاربرد های متنوع تعاریف متعددی از آزار و خشونت ارائه شده است (امری و لاومن بیلینگز،۱۹۹۸) برخی کودک آزاری را مشتمل بر ۴ حیطه آزار جسمی ، آزارجنسی ،آزار هیجانی و غفلت دانسته اند (هندمن،۲۰۰۳) در میان انجمن روانپزشکی آمریکا در چهارمین دفترچه راهنمایی تشخیصی و آماری اختلالات روانی (۱۹۹۴) در فصلی تحت عنوان «سایر شرایطی که ممکن است مورد توجه بالینی قرار گیرد» کودک آزاری را مشتمل بر آزار جسمی و جنسی بی توجهی به کودک و آزار عاطفی می داند (  DSM-IV) مسائل خاصی که در چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی مطرح شده اند عبارتنداز: سوء رفتار جسمی با کودک سوء رفتار جنسی با کودک مسامحه درمورد  کودک بد رفتاری با کودک یک اصطلاح کلی است که بیشتر توسط روان پزشکان کودک مورد استفاده قرار می گیرد ( ۱۹۸۹,Sadock & Kaplan)

کودک آزاری جسمی چیست؟

همانند کودک آزاری در تعریف کودک آزاری جسمی نیز نظر واحدی وجود ندارد. در واقع تعاریف کودک آزاری جسمی به طور عمده تحت تاثیر مسائلی نظیر:۱) قوامین و مقررات حقوقی مربوط به بزه دیدگی اطفال ، ۲) ارزشهای فرهنگی به خصوص در زمینه تربیت اطفال و تنبیه و مجازات آن و ۳) استعدادهای زیست شناختی قرارمی گیرند.(Garbarino&Ethaba, 1983)«گلس و استراس» (۱۹۷۹) بد رفتاری جسمی را اینچنین تعریف کرده اند : « هرگونه خشونتی که به قصد آزار جسمی و یا به این نیت به کودک اعمال می شود ». بر این اساس سیلی زدن به صورت ، روی دست یا باسن زدن ، بد رفتاری جسمی محسوب می شود در حالی که ممکن است در بسیاری جوامع این میزان تنبیه ، از نظر اجتماعی کاملا پذیرفته شده باشد.

برخی خشونت های خانوادگی طبیعی قلمداد می شوند و به همین دلیل در تعریف کودک آزاری جسمی ، عده ای متقدند باید به طور جدی این معیارهای پذیرفته شده اجتماعی را مورد توجه قرار داد. دراین صورت اگر مقبولیت اجتماعی یک رفتار را ملاک تفکیک آزار یا عدم آزار آن حساب کنیم ، می بایست تعریف کاملا نسبی و بومی از کودک آزاری ارائه دهیم . دراین صورت ، به عنوان مثال ختنه دختران که در مناطق جنوبی ایران هنوز مرسوم است را، به سختی می توان آزار به حساب آورد از این رو برخی دیگر از صاحب نظران معتقدند ، به جای معیارهای اجتماعی باید وقوع صدمه را ملاک جسمی محسوب کرد.

آزار جسمی توسط سرویس های خدماتی پیشگیری از کودک آزاری (۱۹۸۸) اینگونه تعریف شده است : « جراحت جسمانی کودک زیر ۱۸ سال توسط فردی  که مسئول نگه داری و محافظت کودک است ، تحت شرایطی که نشان دهد بهداشت و بهزیستی کودک در مرض خطر یا تهدید است» ( Lewis,1996).

آزار جسمی به ابعاد جراحت عمده ی و یا تلاش از روی قصد به منظور مسموم کردن کودک اشاره دارد (Carr,1999).

 علائم جسمی مشکوک به کودک کودک آزاری عبارتند سائیدگی و خون مردگی و نشانه هایی که الگوی قرینه دارند مثل جراحات دو طرف صورت الگوه های منظم در ناحیه پشت سر و ران آن ها.

 کودک آزاری جنسی چیست ؟

آزار جنسی درگیر کردن کودک در فعالیت های است که منجر به ارضاء جنسی افراد بزرگسال می شود . مرکز ملی کودک آزاری ، سوء استفاده جنسی را تماس ها یا تعاملات بین کودک و فرد بالغی می داند که کودک را به منظور به تحریک جنسی مورد استفاده قرار داده است.

بد رفتاری جنسی با کودک عبارتند از:

۱-به کارگیری استفاده اغوا  تشویق و واداشتن کودک به درگیر شدن با هرگونه رفتار روشن جنسی یا نمایش اینگونه رفتار

۲-تجاوز تماس جنسی فحشا یا هرگونه بهره برداری جنسی دیگر از کودکان

کودک آزاری در کوتا مدت علاوه بر اینکه بر رشد مغز تاثیر می گذارد باعث اختلال در دستگاه عصبی و ایمنی نیز می شود. این امر در نهایت منجر به اختلالات اجتماعی احساسی شناختی و رفتاری در کودک آزار دیده می شود. در بلند مدت نیز عوارض کودک ازاری در تمایل فرد به انجام رفتارهای پرخطری مانند سوء مصرب مواد مخدر و فالیعت جنسی زود هنگام که برای سلامت جسمی و روانی فرد مخرب است ظاهر می شود. پی آمد نهایی این مشکلات در بردارنده نگرانی و اختلالات افسردگی اختلال در انجام کارها اختلال در حافظه رفتارهای تهاجمی است (یونیسف۱۳۸۷) به عنوان مثال مطالعاتی که بر روی روسپیان سارقان نوجوان و جوان و معتادان انجام شده است نشان می دهد که نسبت بالایی ازآن ها قربانی یکی از اشکال کودک آزاری یعنی سوء استفاده جنسی در دوران کودکی هستند (گیدنز۱۳۸۶)

اثرات طولانی مدت سوء رفتار نسبت به کودکان می تواند باعث تاخیر در رشد و نمو آن ها شود. در مقایسه ای که بین کودکانی که بدون علت عضوی دچار تاخیر یا توقف رشد و نمو شده بودند با گروه کنترل بعد از ۱۳سال پیگیری نشان داده شد گروه اول دارای مشکلات کلامی سطح سود کم تر با توجه به سن عدم بلوغ اجتماعی متناسب با سن ثبات روحی کمتر اتکاء به نفس کمتر و مشکلات شخصیتی (عمدتا ضد اجتماعی) بیشتری نسبت به گروه کنترل بودند. همچنین کودکان آزار دیده در برقراری ارتباط با دیگران، ایجاد روابط اجتماعی و دوست یابی، نسبت به گروه کنترل توانایی کمتری از خود نشان می دادند. ضریب هوشی در کودکان کتک خورده کاهش بارزی در مقایسه با گروه کنترل داشت و از نظر تحصیلی نیز آزاردیدگان عقب تر از سایر کودکان بودند.کودکان آزار دیده در تکلم ضعیف تر و دارای شخصیتی محتاط بودند و به طور متوسط ۵۵ درصد آنان به نوعی دارای شخصیت نابهنجار و ضد اجتماعی هستند. اعتماد به نفس پایین و افسردگی نیز در آن ها به چشم می خورد (طباطبایی، ۱۳۸۰).

پیامدهای روانی ناشی از آزار جسمی کودکان:

سوء رفتار جسمانی با کودک علاوه بر صدمات بالینی جدی که برجا می گذارد آسیب های روانی خاصی را نیز به دنبال خواهد داشت. اثرات فوری کودک آزاری جسمانی می تواند شامل پاسخ های پس از سانحه، تحریفات تفکر، خود را بد تصفر کردن، ادراک خود پایین، بی ثباتی هیجانی، تجزیه و فروپاشی و پایین آمدن اعتماد به نفس در کودک باشد.

آزار جسمانی در بلند مدت نیز می تواند این پیامد ها را داشته باشد:

ارتباطات بین فردی مختل، راهبردهای اجتنابی (دوری گزینی، انزوا، افکار خودکشی و یا تلاش در جهت اقدام به آن، سوء مصرف مواد یا الکل)، مشکلات تحصیلی، اختلالات رشدی، رفتارهای بزهکارانه و ضد اجتماع، رفتارهای اجتماعی ناکارآمد، پرخاشگری و مقاومت، اضطراب، افسردگی و ناامیدی ودر موارد شدیدتر اختلالات شخصیتی مانند اختلالات شخصیت مرزی که مشخصه اصلی آن تفکر عینی و سیاه و سفید، اختلال هویت، هیاجانات مختل و ارتباطات بین فردی ناکارآمد است. حتی گاهی اوقات همانندسازی با فرد آزار رسان و آزارگری نسبت به دیگر کودکان نیز در افرادی که در کودکی آزار دیده اند ملاحظه شده است. بعضی از این کودکان نقص در توانایی های کلامی و حافظه شده است. بعضی از این کودکان نقص در توانایی های کلامی و حافظه را نیز نشان می دهند و مهارت های حل مسئلۀ ضعیفی دارند.

یکی از خبرهای مربوط به کودک آزاری شدید که در مرداد ماه ۱۳۷۹ در روزنامه کثیرالانتشار به چاپ رسید، راجع به کودک ۵/۳ ساله ای بود که شدیدا توسط پدرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده بود. در بخشی از این خبر به عوارض روانی به جا مانده از این آزارها در کودک اشاره شده است: «بهروز بسیار پرخاشگر بوده از پدرش شدیدا می ترسد و قادر به تکلم نمی باشد». بدین ترتیب شکل گیری برخی از اختلالات رفتاری مثل پرخاشگری، ترس از فرد آزارگر و مختل شدن رشد طبیعی کودک را نیز می توان در زمره پیامدهای روانی کودک آزاری محسوب نمود.

همچنین آزارهای جسمانی می تواند آسیب های احساسی و بیزاری از خویشتن را درکودک ایجاد کند (روزنامه ایران ، ۱۳/۳/۸۰).

داور شیخاوندی نیز یکی از پیامدهای کودک آزاری را، فرار کودکان از خانه می داند(روزنامه ایران، ۵/۳/۸۰).

با وجودی که هریک از انواع آزار، به نحوی تأثیرات روان شناختی خاصی را به دنبال دارند، امّا تأثیرات آزار جسمانی از اهمیت بسیار برخوردار است، زیرا در سوء رفتار جسمانی، خشونت، خشونت اعمال شده کاملا مشهود است. درحالی که حتی گاهی اوقات، سوء رفتار جنسی نیزممکن است همراه با خشونت نبوده و آسیب های کمتری برجا بگذارد.

پیامدهای روانی ناشی از آزار جنسی کودکان:

تاکنون تحقیقات بسیاری راجع به آثار گذار و پایدار سوء استفاده جنسی انجام گرفته که حاکی از واکنش های جسمانی و روان شناختی به نسبت مشابهی در قربانیان است. محققان بعضی عوامل را در تشدید واکنش ها مهم شمرده اند که عبارت است از: سن قربانی( هرچه سن قربانی بیشتر باشد، تجارب سخت تری خواهد داشت)، سن متجاوز(هرچه سن متجاوز بیشتر باشد،  آثار شدیدتری بر قربانی به جا می گذارند)، هویت جنسی متجاوز (متجاوزان مذکر، آثار سخت تر و جدی تری بر کودک می گذارند)، طول دوره سوء استفاده جنسی (هرچه مدت سوء استفاده جنسی طولانی تر باشد، آثار منفی شدیدتری بر قربانی خواهد داشت)، شدت سوء استفاده جنسی، ارتباط متجاوز و قربانی (هرچه رابطه نزدیکتر باشد، آثار ایجاد شده بیشتر و شدیدتر است)، تعداد سوء استفاده کنندگان، میزان حمایت خانواده، ماهیت عمل سوء استفاده گرانه (هرچه آزار با خشونت و اجبار بیشتری اعمال شود آثار شدیدتری خواهد داشت) و مرحلۀ رشدی که کودک در آن قرار دارد (ابراهیمی قوان، ۱۳۷۶).

آسیب های روانی ناشی از آزار جنسی، شامل موارد زیر است:

اضطراب، افسردگی، ترس های مرضی، احساس گناه، پرخاشگری، مشکلات تمرکز، دوری گزینی اجتماعی، انزوا، ترس و اجتناب از مردان، عصبی بودن، رفتارهای رجعتی مثل مکیدن انگشت و بی اختیاری ادرار یا مدفوع، اختلالات خواب، از دست دادن علایق قبلی، افت فعالیت هایی که قبلا لذت بخش بوده اند، تغییر در الگوی غذا خوردن، از دست دادن اشتها، بی اشتهایی عصبی، نشانگان استرس پس از سانحه با علائمی مثل کابوس های شبانه، واکنش های از جا پریدن، برانگیختگی بیش از حد و گوش به زنگی، اجتناب از موقعیت ها یا افرادی خاص، مشکلات ارتباطی، تحریفات تفکر، روی آوردن به مواد یا فعالیت های خاص که استرس را کاهش دهند، رفتارهای جنسی نامناسب مثل استمناء یا آزار جنسی همسالان یا کودکان کوچکتر، افکار خودکشی یا تلاش برای اقدام به آن، تجزیه و فروپاشی که ممکن است به شخصیت چندگانه یا اختلال شخصیت مرزی نیز بینجامد (Miller & Perrin, 1997).

سایر ملاک های تشخیص:

کودکان آزار دیده حالت ترس، به خصوص نسبت به پدر و مادرشان دارند. گاهی گوشه گیر بوده و گاهی حالت تهاجمی به خود می گیرند. تمایل به ارتباط با دیگران ندارند و ممکن است در برابر معاینه پزشک نیز از خود مقاومت نشان دهند.

قیافه ای بهت زده که به پایین نگاه می کند دارند و به صورت معاینه کننده نگاه نمی کنند، یعنی نگاه گریز هستند و نگاهی سرد و مبهوت دارند. معمولاً نحیف و لاغر اندام اند و دچار عقب ماندگی رشد جسمی و عقلی هستند. شیرخواران، نظافت خوبی ندارند و علائم سوء تغذیه و کمبود ویتامین نشان می دهند (طباطبایی، ۱۳۸۰).

در مطالعه ای که باقری یزدی (۱۳۷۹) به منظور بررسی سوء رفتار جسمی بر روی کودکان مراجعه کننده به سه درمانگاه و اورژانس اطفال شهر تهران انجام داد، ملاک های تشخیص کودک آزاری جسمانی شامل مواردی بود که در جدول زیر آمده است:

جدول ۴-۴ شیوع ملاک های تشخیص کودک آزاری جسمی

ملاک های تشخیصی	پسر	دختر	کل
مشخصات نوع آسیب وارده	۵/۱۰	۲/۱۵	۳/۱۲
گزارش خود کودک	۴۱	۹/۳۱	۶/۳۷
افراد یا فرد آزار دهنده	۲۴	۳/۲۰	۶/۲۲
همخوانی نداشتن توضیحات والدین	۷/۱۲	۶/۱۹	۳/۱۵
گزارش اطرافیان و همراهان	۳/۳۲	۷/۳۷	۳/۳۴
ناتوانی والدین در ارائه دلیل موجه برای آسیب	۷	۸/۱۸	۴/۱۱
وجود سابقه قبلی کودک آزاری جسمی در سایر اعضای خانواده	۹/۳	۹/۲	۵/۳
ترس و وحشت بی دلیل کودک	۸/۴	۱/۵	۹/۴

*در بعضی موارد بیش از یک ملاک تشخیص وجود داشته است، به همین دلیل جمع درصدها بیش از ۱۰۰ است.

منبع: برگرفته از سایت :http://socialscienceshouse.ir

 کلیپی که شما رو تکان خواهد داد - کودک آزاری

                   

              

انیمیشن کوتاه NSPCC                     

شرح کوتاه: "NSPCC" یک خیریه قدیمی در انگلستان است که برای مبارزه با خشونت علیه کودکان و دفاع از حقوق آنها فعالیت های گسترده ای انجام می دهد. این انیمیشن در سال 2015 توسط "Daniel Bruson" تولید شد و از قول کارگردان آن 5 ماه زمان صرف کشیدن فریم های آبرنگی آن شده است و پس از آن فریم های آبرنگ به اثر دیجیتال تبدیل شد. خط داستانی این اثر مربوط به پسری است که از طرف مادرش مورد آزار قرار می گیرد.